شاهد سرمست من صبح درآمد ز خواب
شاهد سرمست من صبح درآمد ز خواب
شاهد سرمست من صبح درآمد ز خواب
شاهد سرمست من صبح درآمد ز خواب
شاهد سرمست من صبح درآمد ز خواب
کرد صراحی طلب، دید صبوحی صواب
کرد صراحی طلب، دید صبوحی صواب
کرد صراحی طلب، دید صبوحی صواب
کرد صراحی طلب، دید صبوحی صواب
کرد صراحی طلب، دید صبوحی صواب
در برم آمد چو چنگ گیسو در پاکشان
در برم آمد چو چنگ گیسو در پاکشان
در برم آمد چو چنگ گیسو در پاکشان
در برم آمد چو چنگ گیسو در پاکشان
در برم آمد چو چنگ گیسو در پاکشان
من شده از دست صبح دست بسر چون رباب
من شده از دست صبح دست بسر چون رباب
من شده از دست صبح دست بسر چون رباب
من شده از دست صبح دست بسر چون رباب
من شده از دست صبح دست بسر چون رباب
داد لبش از نمک بوی بنفشه به صبح
داد لبش از نمک بوی بنفشه به صبح
داد لبش از نمک بوی بنفشه به صبح
داد لبش از نمک بوی بنفشه به صبح
داد لبش از نمک بوی بنفشه به صبح
بر نمکش ساختم مردم دیده کباب
بر نمکش ساختم مردم دیده کباب
بر نمکش ساختم مردم دیده کباب
بر نمکش ساختم مردم دیده کباب
بر نمکش ساختم مردم دیده کباب
روی چو صبحش مرا از الم دل رهاند
روی چو صبحش مرا از الم دل رهاند
روی چو صبحش مرا از الم دل رهاند
روی چو صبحش مرا از الم دل رهاند
روی چو صبحش مرا از الم دل رهاند
عیسی و آنگه الم جنت و آنگه عذاب
عیسی و آنگه الم جنت و آنگه عذاب
عیسی و آنگه الم جنت و آنگه عذاب
عیسی و آنگه الم جنت و آنگه عذاب
عیسی و آنگه الم جنت و آنگه عذاب
صبح دم آب حیات خوردم از آن چاه سیم
صبح دم آب حیات خوردم از آن چاه سیم
صبح دم آب حیات خوردم از آن چاه سیم
صبح دم آب حیات خوردم از آن چاه سیم
صبح دم آب حیات خوردم از آن چاه سیم
عقل بر آن چاه و آب صرف کنان جاه و آب
عقل بر آن چاه و آب صرف کنان جاه و آب
عقل بر آن چاه و آب صرف کنان جاه و آب
عقل بر آن چاه و آب صرف کنان جاه و آب
عقل بر آن چاه و آب صرف کنان جاه و آب
یوسف من گرگ مست باده به کف صبح فام
یوسف من گرگ مست باده به کف صبح فام
یوسف من گرگ مست باده به کف صبح فام
یوسف من گرگ مست باده به کف صبح فام
یوسف من گرگ مست باده به کف صبح فام
وز دو لب باده رنگ سرکه فشان از عتاب
وز دو لب باده رنگ سرکه فشان از عتاب
وز دو لب باده رنگ سرکه فشان از عتاب
وز دو لب باده رنگ سرکه فشان از عتاب
وز دو لب باده رنگ سرکه فشان از عتاب
یافت درستی که من توبه نخواهم شکست
یافت درستی که من توبه نخواهم شکست
یافت درستی که من توبه نخواهم شکست
یافت درستی که من توبه نخواهم شکست
یافت درستی که من توبه نخواهم شکست
کرد چو صبح نخست روی نهان در نقاب
کرد چو صبح نخست روی نهان در نقاب
کرد چو صبح نخست روی نهان در نقاب
کرد چو صبح نخست روی نهان در نقاب
کرد چو صبح نخست روی نهان در نقاب
گفت چرا در صبوح باده نخواهی کنونک
گفت چرا در صبوح باده نخواهی کنونک
گفت چرا در صبوح باده نخواهی کنونک
گفت چرا در صبوح باده نخواهی کنونک
گفت چرا در صبوح باده نخواهی کنونک
حجله برانداخت صبح حجره بپرداخت خواب
حجله برانداخت صبح حجره بپرداخت خواب
حجله برانداخت صبح حجره بپرداخت خواب
حجله برانداخت صبح حجره بپرداخت خواب
حجله برانداخت صبح حجره بپرداخت خواب
گفتمش ای صبح دل سکهٔ کارم مبر
گفتمش ای صبح دل سکهٔ کارم مبر
گفتمش ای صبح دل سکهٔ کارم مبر
گفتمش ای صبح دل سکهٔ کارم مبر
گفتمش ای صبح دل سکهٔ کارم مبر
زر و سر اینک ز من سکه رخ برمتاب
زر و سر اینک ز من سکه رخ برمتاب
زر و سر اینک ز من سکه رخ برمتاب
زر و سر اینک ز من سکه رخ برمتاب
زر و سر اینک ز من سکه رخ برمتاب
من نکنم کار آب کو ببرد آب کار
من نکنم کار آب کو ببرد آب کار
من نکنم کار آب کو ببرد آب کار
من نکنم کار آب کو ببرد آب کار
من نکنم کار آب کو ببرد آب کار
صبح خرد چون دمید آب شود کار آب
صبح خرد چون دمید آب شود کار آب
صبح خرد چون دمید آب شود کار آب
صبح خرد چون دمید آب شود کار آب
صبح خرد چون دمید آب شود کار آب
من به تو ای زود سیر تشنهٔ دیرینه ام
من به تو ای زود سیر تشنهٔ دیرینه ام
من به تو ای زود سیر تشنهٔ دیرینه ام
من به تو ای زود سیر تشنهٔ دیرینه ام
من به تو ای زود سیر تشنهٔ دیرینه ام
دشنه مکش هم چو صبح تشنه مکش چون سراب
دشنه مکش هم چو صبح تشنه مکش چون سراب
دشنه مکش هم چو صبح تشنه مکش چون سراب
دشنه مکش هم چو صبح تشنه مکش چون سراب
دشنه مکش هم چو صبح تشنه مکش چون سراب
نقب زدم در لبت روی تو رسوام کرد
نقب زدم در لبت روی تو رسوام کرد
نقب زدم در لبت روی تو رسوام کرد
نقب زدم در لبت روی تو رسوام کرد
نقب زدم در لبت روی تو رسوام کرد
کفت نقاب هست صب حدم و ماه تاب
کفت نقاب هست صب حدم و ماه تاب
کفت نقاب هست صب حدم و ماه تاب
کفت نقاب هست صب حدم و ماه تاب
کفت نقاب هست صب حدم و ماه تاب
مرغ تو خاقانی است داعی صبح وصال
مرغ تو خاقانی است داعی صبح وصال
مرغ تو خاقانی است داعی صبح وصال
مرغ تو خاقانی است داعی صبح وصال
مرغ تو خاقانی است داعی صبح وصال
منطق مرغ شناس شاه سلیمان رکاب
منطق مرغ شناس شاه سلیمان رکاب
منطق مرغ شناس شاه سلیمان رکاب
منطق مرغ شناس شاه سلیمان رکاب
منطق مرغ شناس شاه سلیمان رکاب
شاه مجسطی گشای، خسرو هیت شناس
شاه مجسطی گشای، خسرو هیت شناس
شاه مجسطی گشای، خسرو هیت شناس
شاه مجسطی گشای، خسرو هیت شناس
شاه مجسطی گشای، خسرو هیت شناس
رهرو صبح یقین رهبر علم الکتاب
رهرو صبح یقین رهبر علم الکتاب
رهرو صبح یقین رهبر علم الکتاب
رهرو صبح یقین رهبر علم الکتاب
رهرو صبح یقین رهبر علم الکتاب